امام علی(ع) با رسول خدا صلی الله علیه و آله

مشخصات کتاب

نویسنده:رسول جعفریان

ناشر : رسول جعفریان

زبان اصلی:فارسی

امام علی در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله(1)

امام علی (ع) این افتخار را دارد که از کودکی در خانه رسول خدا (ص) رشد یافت.(1) در این باره نقل های جالبی وجود دارد که ابن ابی الحدید آن ها را یکجا فراهم آورده است. از جمله از زید بن علی بن الحسین (ع) نقل شده است که در آن دوران، رسول خدا (ص) گوشت و خرما را در دهانشان نرم کرده تا خوردن آن راحت تر شده، آنگاه آن را در دهان امام می گذاشت.(2) به دلیل همین قرابت بود که امام، نخستین کسی بود که به رسول خدا (ص) ایمان آورد. او خود فرمود: «لم یسبقنی الا رسول الله بالصلاه.»(3) در این باره به قدری شهادات و شواهد وجود دارد که جای هیچ گونه تردیدی را به افراد منصف باقی نمی گذارد. درباره اسلام آوردن امام گزارش شده است که رسول خدا (ص) از او دعوت کردند تا اسلام را بپذیرد. این امر بلوغ فکری امام را نشان می دهد.(4) مسعودی می گوید: برخی سن امام را در وقت اسلام آوردن کم گفته اند تا بگویند او در زمانی که اسلام آورده طفلی بیش نبوده است.(5) حقیقت آن است که پیامبر (ص) قدر شناس اصحاب فداکار بود، زمانی که از جان گذشتگی امام علی (ع) را در همه صحنه ها می دید چگونه می توانست او را همانند دیگران بداند. این امر سبب شد تا در هر فرصت مناسب، با فرمایشاتی که درباره خصایص و ویژگیهای آن حضرت می فرمود، قدر و اعتبار او را به مردم بنمایاند. اینها اموری است که ما به عنوان فضایل

امام در مصادر معتبر حدیثی و تاریخی داریم. بعدها زمانی که کتابهای حدیث در قرن دوم تدوین شد، کسانی که جامع و راوی این کتب روایی بودند، عمدتاً متاثر از گرایشات عثمانی مذهبانی بودند که برای امام فضیلتی را تحمل نمی کردند. به علاوه آنچه را طرفداران اموی و عثمانی در دوران بنی امیه درباره خلفا و مدافعان صحابی آنها ساخته بودند، نقل می کردند. بخشی از این جعلیات، درست اموری بود که در اصل، از فضایل امام بود و به خلفا نسبت داده شده بود این تحریفات راه به جایی نبرد،زیرا تا اندازه ای فضایل نقل شده امام جدی، و راویان آن مورد اعتماد بودند که به هر روی در کتابها باقی ماند. در این زمینه راویان کوفی نقش مهمی در حفظ این فضایل داشتند.

احمد بن حنبل می گفت: آن اندازه که برای علی (ع) فضایل صحیحه وارد شده برای هیچ یک از صحابه وارد نشده است.(6) همو می گفت: «ان ابن ابی طالب لایقاس به احد».(7) از میان این فضایل، روایاتی را می توان مطرح کرد که کوچکترین تردیدی در درستی آنها وجود ندارد. برخی از این نقلها به قدری اهمیت دارد که به تنهایی قادر است شخصیتی عظیم از امام را در دیدگان رسول خدا (ص) برای ما ترسیم کند.

ابو سعید خدری می گفت: «کان لعلی من النبی (ص) دخله لیست لاحد، و کان للنبی (ص) من علی دخله لیست لاحد غیره فکانت دخله النبی (ص) من علی ان النبی (ص) کان یدخل علیهم کل یوم»(8) علی نزد پیامبر (ص) رفت و شدی داشت که کسی جز او نداشت. همین طوری،

پیامبر (ص) نزد علی رفت و شدی داشت که برای کسی جز او نبود. رفت و شد پیامبر (ص) چنان بود که هر روز بر آنها وارد می شد. زید بن ثابت نیز به امام گفت: و «انت من رسول الله (ص) بالمکان الذی لایعدله احد»(9)، زید زمانی این سخن را می گفت که سرسختانه از عثمان طرفداری می کرد. همین سبب شده بود که امام چنان رسول خدا (ص) را بشناسد که دیگر اصحاب آن چنان معرفت را به آن حضرت نداشتند.(10) یکی از شواهد اعتنای رسول خدا (ص) به امام آن بود که دخترش فاطمه را که از زنان برگزیده عالم بود، به عقد آن حضرت درآورد. پیش از آن ابوبکر و عمر به خواستگاری رفته بودند و حضرت قبول نکرده بود. زمانی که امام به خواستگاری رفت، آن حضرت پذیرفت و فرمود: لست بدجال،(11) فاطمه از آن توست. زمانی که امام با فاطمه ازدواج کرد، حضرت از او خواست تا خانه ای پیدا کند. حضرت خانه ای دور یافت. پس از ازدواج، رسول خدا (ص) از آنها خواست تا نزد او باشند. این کار با گذشت حارثه بن نعمان و واگذاری خانه اش انجام شد.(12) شاید به همین دلیل بود که عبدالله بن عمر می گفت: اگر می خواهید موقعیت علی را نزد پیامبر (ص) بدانید، موقعیت خانه او را نسبت به آن حضرت نگاه کنید.(13) در جریان اخوت، رسول خدا (ص)، علی (ع) را به عنوان «برادر» خود برگزید.(14) زمانی که رسول خدا (ص) خطبه می خواند، امام علی (ص) در فاصله ای دورتر سخنان آن حضرت را بازگو می کرد.(15)

و آنگاه که پیامبر (ص) خشمگین می شد، کسی جز امام جرات سخن گفتن با وی را نداشت.(16) مردم علی (ع) را واسطه خود در حل مسألشان قرار می دادند.(17) سنیان از عایشه نقل کرده اند که گفت: از زنان فاطمه (س) و از مردان علی (ع) محبوبترین اشخاص نزد رسول خدا (ص) بودند.(18) رسول خدا (ص) در یکی از قطعی ترین فضایل امام، یعنی حدیث منزلت، نسبت علی را با خود همچون نسبت هارون با موسی دانست(19). هر بار که مشکلی پیش میآمد و نیاز به آن داشت تا کسی برای اصلاح کارها اعزام شود، پیامبر (ص) امام علی (ع) را می فرستاد.(20) از امام پرسیدند که چگونه است که شما بیش از دیگر صحابه حدیث نقل می کنید؟ آن حضرت فرمود: «لانی کنت اذا سالته انبانی و اذا سکت ابتدانی»(21) امام پاسخ داد: برای این که زمانی که من از آن حضرت سؤال می کردم، به من علم می آموخت و زمانی که من ساکت می شدم آن حضرت خود آغاز سخن می کرد. آن حضرت می فرمود: من به نکته مجهولی بر نخوردم جز آن که درباره آن از رسول خدا (ص) سؤال کردم و پاسخ آن را در خاطرم نگه داشتم.(22) و می فرمود: هر چه از رسول خدا (ص) شنیدم آن را حفظ کردم و هیچگاه چیزی را فراموش نکردم(23) امام در نامه ای نوشت: «و انا من رسول الله کالصنو من الصنو و الذراع والعضد»(24)، من و رسول خدا (ص) چون دو شاخیم از یک درخت رسته و چون آرنج به بازو بسته. امام می فرمود: من همچون نوزاد

شتری که دنبال مادرش می رود دنباله رو پیامبر بودم.(25) و می فرمود: «انی لم ارد علی الله و لا علی رسوله ساعه قط،» من حتی لحظه ای مد مقابل خدا و رسول اظهار مخالفت نکردم.(26) در مساله اعلام برأت، خداوند به رسول خدا فرمود:

این پیام را یا باید خودت به مردم ابلاغ کنی یا کسی که از تو باشد. به همین دلیل بود که آن حضرت، ابوبکر را از نیمه راه باز گردانده و پیام را به امام علی (ع) داد تا در روز حج اکبر بخواند.(27).

امام در خطبه قاصعه درباره نزدیکی خود به پیامبر (ص) جملات زیبایی دارد. آن حضرت می فرماید:

شما می دانید مرا نزد رسول خدا چه رتبت است و خویشاوندیم با او در چه نسبت است. آنگاه که کودک بودم مرا در کنار خود نهاد و بر سینه خویشم جا داد و مرا در بستر خود می خوابانید چنان که تنم را به تن خویش می سود و بوی خوش خود را به من می بویانید. و گاه بود که چیزی را می جوید و سپس آن را به من می خورانید. از من دروغی در گفتار ندید و خطایی در کردار نشنید. هنگامی که از شیر گرفته شد، خدا بزرگترین فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشین او فرمود تا راههای بزرگواری را پیمود و خویهای نیکوی جهان را فراهم نمود. و من در پی او بودم چنان که شتر بچه در پی مادر. هر روز بر من از اخلاق خود نشانه ای بر پا می داشت و مرا به پیروی آن می گماشت. هر سال در حرا

خلوت می گزید، من او را می دیدم و جز من کسی وی را نمی دید. آن هنگام جز خانه ای که رسول خدا (ص) و خدیجه در آن بود، در هیچ خانه ای مسلمانی راه نیافته بود و من سومین آنان بود. روشنایی وحی و پیامبری را می دیدم و بوی نبوت را می شنودم.(28) امام آن چنان به رسول خدا (ص) نزدیک بود که می فرمود: به خدا سوگند آیه ای فرود نیامد مگر آن که من آگاهم که درباره چه و در کجا نازل شده است.(29) ابن عباس می گفت: خداوند سوره ای را فرود نفرستاد جز آن که علی امیر و شریف آن بود. خداوند اصحاب محمد (ص) را معاتبه کرد اما درباره علی جز به نیکی چیزی نفرمود.(30).

احمد بن حنبل درباره شگفتی کسانی که از این که علی قسیم بهشت و جهنم باشد، می گفت: مگر روایت نشده است که رسول خدا (ص) به علی فرمود: لا یحبک الا موئمن و لا یبغضک الا منافق؟ گفتند: آری. گفت: از آنجا که موئمن جایش در بهشت است و منافق جایگاهش در آتش، بنابر این علی (ع) تقسیم کننده بهشت و جهنم است.(31) عمر بن عبدالعزیز می گفت: اگر این مردم نفهم، از آنچه ما درباره علی می دانستیم، آگاه بودند، دو نفرشان از ما متابعت نمی کردند.(32) سلمان می گفت: اگر علی از میان شما برود، کسی نیست تا از اسرار پیامبرتان برای شما بگوید.(33) ابن ابی الحدید به درستی می گوید: هیچ کس به اندازه ابوطالب و فرزندانش علی و جعفر، پیامبر (ص) را یاری نکردند.(34) زمانی که کسی بخاطر

مساله ای از امام، نزد رسول خدا (ص) شکایت کرد، آن حضرت سه بار فرمود: «علی را راحت بگذارید، «فان علیا منی و انا منه و هو ولی کل مؤمن»(35).

امام در شب هجرت جان پیامبر (ص) را نجات داد(36) در بدر نزدیک به سی تن از مشرکان را به قتل رساند. در احد، در حالی که بسیاری از صحنه جنگ گریختند، در کنار پیامبر (ص) ماند و جان آن حضرت را نجات داد. یک ضربه شمشیر علی در خندق، که بر عمروبن عبدود فرود آمد، از طرف پیامبر (ص)، برتر از عبادت جن و انس دانسته شد.

این ضربت باعث شد تا دشمن به هزیمت کشانده شود.(37) آن حضرت در بیشتر جنگها پرچمدار سپاه اسلام بود.(38) بی شبهه در میان اصحاب پیامبر (ص)، کسی دانش امام را نداشته است. این مطلبی است که در کلام خود رسول خدا (ص) و اصحاب آمده و تاریخ نیز بر آن گواهی داده است. این سخن رسول خدا (ص) که فرمود: انا مدینه العلم و علی بابها، بهترین گواه بر این مطلب است. سخن خود امام (ع) در بالای منبر به این که: سلونی قبل از تفقدونی(39) نشانگر دانش برتر امام بود. این ادعایی بود که به قول سعید بن مسیب هیچ کس از صحابه جز امام آن را مطرح نکرد.(40) رسول خدا (ص)، اما را موظف فرمود تا به مردم وضو و سنت را تعلیم دهد.(41) عایشه که دشمنیش نسبت به فاطمه و علی علیهما السلام به همان زمان پیامبر (ص) باز می گشت، می گفت: علی اعلم الناس بالسنه،(42) عطا از تابعین معروف می گفت: علی (ع) فقیه

ترین فرد از میان اصحاب رسول خدا (ص) است.(43) عمر بن عبدالعزیز نیز، امام را زاهدترین اصحاب پیامبر (ص) خواند.(44) در این باب و خصایص و فضایل امام صدها صفحه می توان مطالبی را نوشت.

*****

انساب الاشراف، ج 2، ص 90.

شرح نهج البلاغه، ج 13، ص 201 _ 198.

نهج البلاغه، خطبه 131.

المعیار و الموازنه، ص 69، 68 انساب الاشراف، ج 1، ص 112.

التنبیه و الاشراف، ص 198.

مناقب احمد بن حنبل، ابن جوزی، ص 160 طبقات الحنابله ج 1، ص 319.

مناقب احمد بن حنبل، ص 163.

المصنف، عبدالرزاق،ج 10، ص 140 انساب الاشراف، ج 2، ص 98و در پاورقی از: تاریخ دمشق، ج 38، ص 33 امالی ابن الشیخ، ص 33، حدیث سوم مجلس 27.

الفتوح، ج 2، ص 165.

نک: سبل الهدی و الرشاد، ج 6، ص 642.

طبقات، الکبری، ج 8، ص 22. این سخن را به دو صورت می توان خواند:ِ «لستُ» و «لستَ» ابن سعد به صورت اول خوانده و تفسیر کرده است که من دجال نیستم. یعنی قبلا وعده فاطمه را علی داده بود. کاو شی در روایات خواستگاری نشان می دهد که هیچ صحبت وعده نبوده است. بنابراین معنای سخن پیامبر چیست؟

طبقات الکبری، ج 8، ص 22.

انساب الاشراف، ج 2، ص 181 _ 180.

صحیح ترمذی، ج 13، ص 170 المصنف، ابن ابی شیبه، ج 12، ص 62، 82 المستدرک، ج 3، ص 14 ربیع الابرار، ج 1، ص 807 انساب الاشراف، ج 1، ص 270، ج 2، ص 145.

ربیع الابرار، ج 3، ص 732.

انساب الاشراف، ج 2، ص 107 المستدرک، ج 3، ص 130.

التراتیب الاداریه، ج 1، ص 56_58.

الاستیعاب، ج 1، ص 378 تاریخ جرجان،

ص 218.

همانطور که در متن اشاره شد، هیچ کس در این حدیث تردید ندارد.

طبقات الکبری، ج 7، ص 435 التراتیب الاداریه، ج 1، ص 444، 443 بحارالانوار، ج 38، ص 75_73.

انساب الاشراف، ج 2، ص 98.

نهج البلاغه، خطبه 208.

انساب الاشراف، ج 2، ص 121.

نهج البلاغه، نامه 45.

تصنیف نهج البلاغه، ص 355.

نهج البلاغه، خطبه 195.

انساب الاشراف، ج 1، ص 382 و ج 2، صص 123، 155.

نهج البلاغه، خطبه 192.

انساب الاشراف، ج 2، ص 99.

معرفه الصحابه، ج 1، ص 298 المعجم الکبیر، ج 11، ص 264 حلیه الاولیا ج 1، ص 64.

طبقات الحنابله، ج 1، ص 320.

ربیع الابرار، ج 1، ص 499.

انساب الاشراف، ج 2، ص 183.

شرح نهج البلاغه، ج 7، ص 174.

الامالی فی آثار الصحابه، ص 80، و در پاورقی آن از: مسند احمد، ج 4، ص 437، صحیح ترمذی، ش 3796 مسند طیالسی، ش 829 خصأص علی (ع)، نسأ، ص 65 حلیه الاولیا، ج 6، ص 294 المستدرک، ج 3، ص 110 المعجم الکبیر، ج 18، ص 128 ونک: الاستیعاب، ج 4، ص 322.

انساب الاشراف، ج 1، ص 260.

تاریخ مختصر الدول، ص 95 شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 5، ص 7.

انساب الاشراف، ج 2، ص 91، 94 حیاه الصحابه، ج 2، صص 515 _ 514.

نهج البلاغه، خطبه 189.

تاریخ یحیی بن معین، ج 3، ص 143.

طبقا الکبری، ج 4، ص 52.

مقتل الامام امیر الموئمنین (ع)، ص 107.

مقتل الامام امیر الموئمنین (ع)، ص 107.

همان، ص 107.

امام علی در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله(2)

زندگی امام به چند مقطع زمانی تقسیم می شود:

1_ از آغاز، تربیت امام زیر نظر مستقیم رسول خدا (ص) شروع شده و تا رحلت آن حضرت ادامه می یابد.

در

تاریخ، کمتر زمانی را می توان یافت که علی (ع) در کنار پیامبر (ص) نباشد یا صحنه ای با حضور آن حضرت تحقق پذیرد که علی (ع) در آن حضور نداشته باشد. اگر از رابطه ی اخو تی که بعدها بین پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) توسط خود رسول خدا (ص) به وجود آمده، بخواهیم تحلیل واقع بینانه ای ارایه دهیم. باید آنها را نشانی از همدمی و همراهی مداوم این دو در تمام ادوار زندگی بدانیم.

امام این همراهی را در جملات متعدد و در قالب تمثیلات زیبایی بازگو می نماید که

به ترتیب در خطبه ها 190، 195 و 208 آمده است:

و لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه

من همچون نوزاد شتری که به دنبال مادرش می رود، پیرو و دنباله رو پیامبر بودم.

نیتجه ی چنین پیوند عمیق و محکم در میان آن دو، همان بود که می فرماید:

انی لم اردّ علی اللّه و لا رسوله ساعه قطَ

حتی لحظه ای در مقابل خدا و رسولش اظهار مخالفت نکردم.

این نزدیکی و قرابت، فرصتی بود تا امام از دریای بیکران علوم و دانش های رسول خدا بهره ی وافی برگیرد، چنانکه می فرماید:

و کان لا یمرنی من ذلک شیء الا سألته عنه و حفظته.

به تکته ی مبهم و نامعلومی بر نخوردم جز آن که درباره ی آن، از رسول خدا سؤال کردم و پاسخ آن را در خاطرم نگه داشتم.

طبیعی است که اگر پیامبر (ص) شهر علم باشد، علی (ع) باید باب آن به حساب آید

چرا که او تنها کسی بود که به طور مداوم و پیوسته، با چنان دریایی از علم، رابطه ی مستقیم داشت.

پیامبر

(ص) علی را به برادری خویش برگزید تا این رابطه استوارتر شود و در مقابل بیان این همتایی و برادری فرمود: علی منی و جبرئیل گفت: انامنکما مردم که چنین ارتباطی را می دیدند، علی را واسطه ی خود با پیامبر (ص) قرار داده و پرسش های خود را از طریق او از پیامبر (ص) می پرسیدند.

بنا به نقل الانساب الاشراف، ابو سعید خدری در توصیف این رابطه می گفت:

کانت لعلی دخله لم تکن لأحد من الناس علی (ع) وقت ملاقات خاصی با رسول خدا (ص) داشت که برای هیچکس دیگر چنین منزلتی وجود نداشت.

وقتی از امام سؤال می کردند که چرا بیش از دیگر صحابه، از پیامبر (ص) حدیث نقل می کند، پاسخ می داد:

لأنَی کنت اذا سألته أنبانی و اذا سکت ابتدأنی

برای اینکه وقتی من از او سوال می کردم، او پاسخ مرا می داد و وقتی من ساکت می گشتم او خود آغاز به سخن می کرد.

از جمله شواهد دیگری که به وجود چنین رابطه ای با پیامبر (ص) و اثرات بارز آن در علم امام گواهی می دهد، آگاهی امام به شأن نزول آیات قرآنی و تفسیر دقیق آنهاست.

و اللّه ما نزلت آیه اّلا و قد علمت فیما نزلت و این نزلت

قسم به خدا، آیه ای فرود نیامد مگر آن که من آگاهم که درباره ی چه و در کجا فرو آمده است.

سراسر دورانی که پیامبر (ص) به تبلیغ و اعلام رسالت اشتغال داشت، امام می کوشید تا یاوری فداکار برای آن حضرت باشد. وقتی فرمان انذار علنی به رسول خدا (ص) رسید و او خواست خویشانش را به اسلام فرا

خواند، علی (ع) به عنوان بازوی رسول خدا (ص) مقدمات مجلس را تهیه دید و خود در میان آن جمع، اظهار وفاداری اش را باز تاکید نمود.

هنگامی که افرادی چون ابوذر، در مکه سرگشته به دنبال خانه ی پیامبر (ص) می گشتند، علی (ع) به عنوان جوانی شجاع با رعایت تمام شیوه های دقیق حفاظت، آنان را مخفیانه به محل زندگی رسول خدا می برد.

وقتی پیامبر (ص) گرفتار محاصره ی اقتصادی و قطع روابط خانوادگی با قریش شد و در شعب ابی طالب محصور بود، علی (ع) با هزاران زحمت و با طی راه های صعب و دشوار، به تهیه مواد غذایی برای پیامبر (ص) و دیگر همراهان می پرداخت.

زمانی که پیامبر (ص) به سوی طائف و دیگر نقاط حومه ی مکه می رفت وظیفه ی خویش را در ابلاغ پیام الهی به انجام رساند، این علی (ع) بود که همراه او می رفت تا پیامبر (ص) تنها نماند و او را در مشکلات و گرفتاری های احتمالی یاری رساند.

مشرکین که تحت فشار تبلیغ اسلام قرار گرفته و ادامه ی کار رسول خدا (ص) را موجب اضمحلال قدرت خویش دیدند، دست به توطئه قتل پیغمبر زدند. یار فداکار رسول الله (ص) با پیامبر (ص) طرحی را برای مقابله با این توطئه ریختند، طرحی که نیاز به فداکاری داشت.

علی (ع) آنقدر عاشق پیامبر (ص) بود که از جان و دل پذیرفت تا خود را در معرض خطر قرار دهد و پیامبر (ص) را از خطر برهاند.

هنگامی که پیامبر (ص) به مدینه هجرت فرمود، از آنجا که علی (ع) نزدیکترین فرد به رسول الله بود، علاوه بر

وظیفه ای که در جهت بازگرداندن امانات مردم (که نزد پیامبر بود) داشت، به همراه خانواده پیامبر (ص) که در میان تهدید مشرکین گرفتار بودند، پس از چند روز به طرف مدینه النبی به راه افتاد و پیامبر (ص) در نزدیکی یثرب آنقدر تامل کرد تا برادرش علی (ع) از راه برسد و به همراه او به مدینه وارد گردد.

این روابط با ازدواج علی (ع) با دختر گرامی رسول خدا (ص)، فاطمه زهرا (س) استحکام بیشتری یافت. ثمره ی این ازدواج فرزندانی بودند که پیامبر (ص) با تمام وجودش آنها را دوست داشت و اولاد خویش می خواند این تنها به خاطر فاطمه نبود که به خاطر علی (ع) نیز بود

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9

مقدمه:
موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، از سال 1385 هـ .ش تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن فقیه امامی (قدس سره الشریف)، با فعالیت خالصانه و شبانه روزی گروهی از نخبگان و فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.

مرامنامه:
موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان در راستای تسهیل و تسریع دسترسی محققین به آثار و ابزار تحقیقاتی در حوزه علوم اسلامی، و با توجه به تعدد و پراکندگی مراکز فعال در این عرصه و منابع متعدد و صعب الوصول، و با نگاهی صرفا علمی و به دور از تعصبات و جریانات اجتماعی، سیاسی، قومی و فردی، بر مبنای اجرای طرحی در قالب « مدیریت آثار تولید شده و انتشار یافته از سوی تمامی مراکز شیعه» تلاش می نماید تا مجموعه ای غنی و سرشار از کتب و مقالات پژوهشی برای متخصصین، و مطالب و مباحثی راهگشا برای فرهیختگان و عموم طبقات مردمی به زبان های مختلف و با فرمت های گوناگون تولید و در فضای مجازی به صورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار دهد.

اهداف:
1.بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام)
2.تقویت انگیزه عامه مردم بخصوص جوانان نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی
3.جایگزین کردن محتوای سودمند به جای مطالب بی محتوا در تلفن های همراه ، تبلت ها، رایانه ها و ...
4.سرویس دهی به محققین طلاب و دانشجو
5.گسترش فرهنگ عمومی مطالعه
6.زمینه سازی جهت تشویق انتشارات و مؤلفین برای دیجیتالی نمودن آثار خود.

سیاست ها:
1.عمل بر مبنای مجوز های قانونی
2.ارتباط با مراکز هم سو
3.پرهیز از موازی کاری
4.صرفا ارائه محتوای علمی
5.ذکر منابع نشر
بدیهی است مسئولیت تمامی آثار به عهده ی نویسنده ی آن می باشد .

فعالیت های موسسه :
1.چاپ و نشر کتاب، جزوه و ماهنامه
2.برگزاری مسابقات کتابخوانی
3.تولید نمایشگاه های مجازی: سه بعدی، پانوراما در اماکن مذهبی، گردشگری و...
4.تولید انیمیشن، بازی های رایانه ای و ...
5.ایجاد سایت اینترنتی قائمیه به آدرس: www.ghaemiyeh.com
6.تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و...
7.راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی
8.طراحی سیستم های حسابداری، رسانه ساز، موبایل ساز، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک، SMS و...
9.برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم (مجازی)
10.برگزاری دوره های تربیت مربی (مجازی)
11. تولید هزاران نرم افزار تحقیقاتی قابل اجرا در انواع رایانه، تبلت، تلفن همراه و... در 8 فرمت جهانی:
1.JAVA
2.ANDROID
3.EPUB
4.CHM
5.PDF
6.HTML
7.CHM
8.GHB
و 4 عدد مارکت با نام بازار کتاب قائمیه نسخه :
1.ANDROID
2.IOS
3.WINDOWS PHONE
4.WINDOWS
به سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی و قرار دادن بر روی وب سایت موسسه به صورت رایگان .
درپایان :
از مراکز و نهادهایی همچون دفاتر مراجع معظم تقلید و همچنین سازمان ها، نهادها، انتشارات، موسسات، مؤلفین و همه بزرگوارانی که ما را در دستیابی به این هدف یاری نموده و یا دیتا های خود را در اختیار ما قرار دادند تقدیر و تشکر می نماییم.

آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109